ارسطو ارسطو ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

ارسطو و پدر بزرگ

چند روز سفر با ارسطو

مامان ارسطو دلش براي شمال تنگ شده بود و زنگ زد كه بياييد بريم شمال.ما هم دلمون براي ارسطو تنگ شده بود وفورا قبول كرديم.بليط را گرفتيم وراهي تهران شديم.روز اول ارسطو جون هم از ديدن ما خوشش اومد وما هم عكسش را انداختيم وقتي رفتيم شمال به لحاظ هواي شمال موهاي ارسطو جون هم فشن شد واينم عكسش رفته بوديم خانه ي دايي علي در لاهيجان (دايي مامان ارسطو) و مامان مامان بزرگ هم همراه ما بود.ارسطو جون با مبينا جون هم كه دختر دايي است بازي كرد و يه مقدار هم در بغل من نشست كه همه ي عكساش را اينجا گذاشتم   پشت خونه اي كه مستقر شده بوديم زمين سر سبزي داشت .هر چه به ارسطو اين بعبعي ها را نشان دادم توجهي نكرد چون فعلا...
29 فروردين 1392

اواخر تعطيلي و مسابقه با دختر دايي

  ارسطو جون بعد از سيزده بدر هم خانه ي ما بود و يه روز ديگر افتخار داشتيم تا اين گل پسر را ببينيم بخاطر اين يه مسابقه ي خانوادگي ترتيب داديم كه بين او و دختر داييش گلشيد جون انجام شد و خوشبختانه نفر اول شد اينهم عكساي مسابقه   ارسطو كه از اين مسابقه پيروزشده  بود لباسهاي نو خود را پوشيد تا به گردش برود.ولي قرار شد دوباره مسابقه را انجام دهند كه عكسهاي مسابقه ي دوم را در اينجا گذاشتم   ...
22 فروردين 1392

بجاي سيزده بدر دوازده بدر كرديم

امروز با اينكه دوازده ام بود ما همراه با ارسطو جون مراسم سيزده بدر را الحمدالله بخوبي گذرانديم. ولي او قبل از اينكه از ماشين پياده شود نظرم را جلب كرد چرا كه در داخل ماشين يك حالت جالب خوابيده بود كه عكسش را ميگذارم. هم اكنون هم كه دارم مينويسم ارسطو جون در بغل من نشسته و نظاره گر وبلاگ نويسي است.اين هم عكسي است كه توسط مامانش گرفته شد و يه چيز مهمتر اينكه ارسطو جون بحمدالله براي اولين بار امروز حدود چهار متر راه را سينه خيز رفتند تا به هدف برسند واين امر باعث خوشحالي همه ي خانواده گرديد ويه چيز ديگر اينكه حركات گردن را با آهنگ ني ناي ني ناي  انجام ميده كه از ديروز بطور هدف مند تكرار ميشه   ...
12 فروردين 1392

تعطيلات نوروزي

ارسطو جون از دوشب پيش تا به حال به خونه ي ما آمده.البته خوش آمده ارسطو جون هميشه بايد اينجوري بخوابه وگرنه هرگز به پشت نميخوابه اين هم يه عكس ديگه دايي ارسطو كه براي تفريح به زاهدان رفته بود يك دست لباس محلي اونجا را براي ارسطو جون سوغات آورده .چند تا عكس هم از لباسش گرفتم در حال خوابيدن اينهم درحال نشستن .معلومه از لباسه خوشش اومده اينهم عكس ارسطو  و گلشيد جون وبقيه عكس دسته جمعي هم اينجاست ...
11 فروردين 1392
1